سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانش آموزان وبلاگ نویس استان کرمانشاه
 

 

 

آقاسید بااجازه نوشت:

در یکى از جنگ‌ها، عده‌اى را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکى از اسیران را اعدام کنند.

اسیر که از زندگى ناامید شده بود، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.

 

 

وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز

 

 

ملک پرسید: این اسیر چه مى‌گوید؟


یکى از وزیران نیک محضر گفت: ای خداوند همی‌گوید:

والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس

ملک را رحمت آمد و از سر خون او درگذشت.

 

وزیر دیگر که ضد او بود گفت: ابنای جنس ما را نشاید در حضرت پادشاهان جز راستی سخن گفتن. این ملک را دشنام داد و ناسزا گفت.

ملک روی ازین سخن درهم آمد و گفت: آن دروغ پسندیده‌تر آمد مرا زین راست که تو گفتی، که روی آن در مصلحتی بود و بنای این بر خبثی. 

چنان‌که خردمندان گفته‌اند:

دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه انگیز


هر که شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید

 


[ دوشنبه 94/2/28 ] [ 11:3 صبح ] [ مدیر ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب